«وقتی به زندان عادلآباد رفتم یکی از حاضران گفت چه کسی از پشت گردن تا کمرت را اره کشیده؟ پاسخ دادم شبها کمرم میسوخت و نمیتوانستم روی آن بخوابم اما نمیدانم چطور شده بود» این بخشی از روایت حاج احمد سالک ازشکنجههای وحشیانه ساواک در زندانهای رژیم شاهنشاهی است که در این گفتوگو مشروح خاطرات را میخوانید.