زهرا که از حمام ترسید، آنقدرها بر خودم نلرزیدم. من مادر سه بچه هستم و سابقه روزگاری را دارم که علی هم از حمام میترسید و بعد از مدتی هم، رفتارش عوض شد. انگار نه انگار که تا همین چند روز پیش، حمام را در حکم زندان ابوغریب میدانست!
ادامه خواندن “اینجا خانه ما| چگونه با سیاهچال حمام سر کنیم؟!”